رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

توضیح: روزگار بعضی ها را با خود برد و برخی در انتظار رفتن اند...اما بعضی هم خلاف عادت، ماندند و ماندند و ماندند...همانها که مردند،قبل از مردن...و در زمان حیات مادی، رستاخیز خود را خود رقم زدند و رمز ماندن شان همین بود...پس از رستاخیز، حیات، جاودانه میشود... {ضیاءالدین.ح}

پیام های کوتاه

تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی

مورد داشتیم(8)- شهرام علیه الرحمه؟

جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۴۱ ب.ظ

مورد داشتیم کسی که سه دهه است وزیر نفت دولت های مختلفه و از طرفی هیچ ارتباط خاصی هم به قضیه کرسنت و استات اویل و ... نداره،  فرموده اند:

از رانت متنفرم!!!

ستاد عالی مورد داشتیم افزود:

یکی این آقای وزیر نفت از رانت متنفر هست، یکی هم جناب شهرام جزایری و آقای نعمت زاده که حق پدربزرگی به گردن مون داره..



نظرات (۳)

هیچ وقت حس خوبی نسبت به این چنین نقدهای افراطی و پر سوز و گداز نداشته ام، چه از جانب این طرفی ها و چه آن طرفی ها ...
(اگرچه نقدهای این چنینی هم فکران م دل م را بیشتر می سوزاند)

شاید اوضاع امروز کشورم و دولت مردان ش چندان به مذاق م خوش نیایند، اما:
مهربان پدرم، مهربان پدرمان که ناخوشی اخیرش آرام را از جان م برده، همدلی را به من یاد داده و وحدت را !

یادمان نرود که دشمن اصلی کیست!

یا حق
پاسخ:
آ- توی یک خونه، همه با هم هستند، ولی این با هم بودن، منافاتی با اعتراض به کارهای بقیه نداره به نظرم
ب- نقد اگر مستدل نباشه، اگر نامشروع باشه، اگر بی تقوایی باشه، میشه افراطی و البته باید یک حد وسط و مقبول را تعریف کنیم تا بعد بشه تعیین کرد که افراط چیه و تفریط چیه؟ معیار اگر مشخص باشه، افراط و تفریط به راحتی قابل اندازه گیری با اون "معیار" مشخص هست.
پ- الحمدلله والمنه که سایه آقا بالا سرمونه و دلهامون متوجهشه؛ اما کاش که فقط ناخوشی جسمی ش را نبینیم، ناخوشی روحی ش را هم ببینیم، دردهای روحیش را هم حس کنیم و برامون مهم باشه و نسبت بهش عکس العمل نشون بدیم...تنها نمونه!!!
ت-خود حضرت آقا بارها البته تأکید کردند که دشمن اصلی اول نفس مونه که درون ماست، کما این که بارها در دین هم اومده...و این نفس ماست که ممکنه به شیطان بیرونی که آمریکا و "تابعین و هم دلهاش" و "امة سمعت بذلک فرضیت به" هاش برسونه!

ممنون بابت احساس تکلیفی که باعث شد قدری به فکر واداشته بشم :)

هرچند توانایی انطباق اکثر اعتراض هایتان را با مثال اولی که فرمودید ندارم،
و هرچند معتقدم رهبرم بیش از هرچیزی، از درگیری های داخلی کشور لطمه ی روحی می بینند ...

اما با مابقی صحبت هایتان موافقم ،
و ممنون بابت انعطافی که به خرج دادید.

موفق باشید و به راه؛
یا حق
پاسخ:
در مورد مثال اول، خب چیزی که میتونم بگم برای وضوح بیشتر کلام، اینه که "درگیری داخلی" که شما ازش گفتید، مصادیقش تا حدی مشخصه و متفاوت با چیزی که سعی میکنم دنبال کنم توی حرفام؛ درگیری داخلی یعنی این که به جای پرداختن به موضوعات اصلی و ضروری، ما بیایم و به حواشی بپردازیم؛ برای مثال، من بعضی از مواضع شخصی مثل آقای رسایی را در مجلس به شدت می پسندم، جاهایی که پافشاری میکنه بر سر منافع ملی و امثالهم، اما همین ایشون در جریان استیضاح وزیر علوم، بعد از اتمام کار، یه کاغذی گرفت رو به دوربین عکاس مجلس که توش نوشته بود "دوپینگ لاریجانی جواب نداد" یا همچین چیزی؛ اصل حرف ایشون درست بود، این که آقای لاریجانی توی اون جریان سعی داشت قضیه رو بدون نتیجه گرفتن، سرو تهش رو هم بیاره اصطلاحا؛ ولی این که این مسئله رو رسانه ای کنیم، القاء یه نوع باندبازی و جناح بندی میکنه که اصلاً ضرورتی نداره، بلکه نظر من اینه که مضر هست؛ همچین چیزی رو من مصداق "درگیری داخلی" می بینم؛ یا سخنرانی های رئیس جمهور که خودشو با منتقدین درگیر میکنه، و به جای پرداختن به پاسخ منتقدین، بیشتر سعی میکنه با برچسب زدن و کارهای از این دست، با اونا برخورد کنه؛ اینا مصداق "درگیری داخلی" هست؛
با این تفاصیل، اما پرهیز از "درگیری داخلی" به معنی نقد نکردن نیست؛ خود حضرت آقا فرمودند نقد لازمه اما تخریب نباید بشه! نقد یه مسئله ای هست که باعث بهبود اوضاع میشه؛ توی خونه وقتی کسی اشتباهی مرتکب نشه و بقیه معترضش نشن، اشکال نکنند، اشاره نکنند، نقد نکنن، اون وقت اولا باب تخریب برای اعضای بیرون از خونه باز میشه و ثانیاً این روند اشتباه که اون شخص انجام داده، باعث ضربه خوردن به کانون خونه میشه؛ لذا اگر کسی مرتکب اشتباهی شد، باید از درون خونه نقد بشه تا هم حمل بر تخریب نشه و هم این که خود اعضای خونه می دونند که حرفی که زده میشه از سر خیرخواهی و برای اصلاح امور هست.
فلذا باید ضمن داشتن وحدت و همدلی، اشتباهاتی که رخ میده را هم گوشزد کرد تا امیدی به اصلاح امور باشه!

با عرض معذرت بابت مطول نویسیم.
و تشکر مجدد :)
تمام حرف های شما معقول، صحیح، منطقی و الخ ...
تنها خواهشی که دارم یک عملیات ساده است.
همیشه پس از نوشتن متن منتقدانه تان، تصور کنید که رهبرتان هم آن را خوانده اند و منصفانه تصور کنید حس ایشان را.

در آخر اینکه شور و نشاط و حوصله ی جوانانه ی شما برای دنبال کردن بحث های این چنینی را صادقانه تحسین می کنم و عذرخواهی می کنم بابت بی حوصلگی پیرمنشانه ام(!) که باعث می شود خاتمه دهم به ادامه ی این گفت و گو.

جوان بمانید انشاءالله :)
یا حق
پاسخ:
"همیشه پس از نوشتن متن منتقدانه تان، تصور کنید که رهبرتان هم آن را خوانده اند و منصفانه تصور کنید حس ایشان را."
قطعاً اینطور خواهم بود ان شاءالله!
به عنوان عملیات ساده، من هم یک خواهش دارم:
رفتار ائمه در برخوردهاشون با حکام زمان، با افراد مختلف و روابط اجتماعی شون، استفاده از طنز در کلام، و موارد اینچنینی را اگه براتون ممکنه، مطالعه کنید و یه بررسی کنید"
این توصیه ناظر به این مطلبه که گاهی اوقات تصور ناصحیحی از دین و رفتار باتقوا داشتن در اذهان وجود داره که ناشی از ترویج "اسلام امریکایی" هست؛ و تدریجاً باعث تغییر محاسبات افراد مومن و عامل هم شده؛ اسلام امریکایی که بزرگان ما از امام راحل و امام خامنه ای گرفته تا شهید آوینی درباره ی پیچیده بودن مواجهه باهاش، حرف ها زده اند....

من باب شور و نشاط هم لطف دارید؛ همه مثه من بیکار نیستن البته برای پیگیری مسائل و مطول نویسی :دی
موفق باشید ان شاءالله
یاعلی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی