رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

توضیح: روزگار بعضی ها را با خود برد و برخی در انتظار رفتن اند...اما بعضی هم خلاف عادت، ماندند و ماندند و ماندند...همانها که مردند،قبل از مردن...و در زمان حیات مادی، رستاخیز خود را خود رقم زدند و رمز ماندن شان همین بود...پس از رستاخیز، حیات، جاودانه میشود... {ضیاءالدین.ح}

پیام های کوتاه

تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اغتشاشات» ثبت شده است

بگذارید خیلی بی مقدمه وارد متن اصلی نظر دادنم بشوم:

مستند برادران با سناریو و تدوین و ایده ی بسیار خوبی که داشت و البته منابع آرشیوی که به جا به کار برده شده بودند،برای چشم برنداشتن از صفحه ی تلویزیون همه ی آنچه لازم بود را با خود داشت.

به نظرم در این وانفسای مستندسازی جبهه انقلاب که الحمدلله از نظر تعداد روز به روز مستندساز بیشتری داریم و ان شاءالله از نظر کیفیت هم بهترتر بشوند همه با هم، دیدن همچو مستندی واقعاً امید انسان را به آینده ی این عرصه، بسیارتر می کند.


دیدن فیلم مستند پرتره، این روزها برای مردم کار خسته ای کننده ای است در بیشتر موارد به نظرم. یکی از علتها هم این است که اغلب یک سیر خطی و کلیشه ای را دارند که آقا یا خانمی که موضوع فیلم است از همان اول در خانواده ای اهل فضل و هنر و مذهبی متولد می شود و مدارج ترقی را یکی بعد از دیگری پشت سر میگذارد و آخر کار هم با دستخط آن آقا یا خانم و کاغذی که یادداشت و امضایی در آن دیده می شود فیلم به خوبی و خوشی تمام می شود و فقط مسئله اینجاست که آن لحظه ای که آقا یا خانم موضوع فیلم دارد فیلم را با امضایش متبرک و تأیید می فرماید، اساساً بیننده ای پای فیلم دیگر نمانده است جز پدر و مادر سازنده ی فیلم که اگر زنده باشند، سعی میکنند معرفتی به قول ما، فیلم را ببینند و بعد هم قربان صدقه ی نوگل باغشان بروند که همچو گلی به سر مملکت زده است.(*)

مستند برادران

فیلم مستند برادران اما این وسط همان اول کار غیرخطی بودن خودش را خیلی با غرور و آرامش خاصی صراحتاً اعلام می کند. ایجاد سوال در ابتدای فیلم و شاخ و برگ دادن موضوعات مرتبط، به قدر ارتباط تان، باعث می شود کنجکاوی که مثل کرم به جان بیننده ی محترم افتاده، لحظه ای به سکون نرسد و مدام طرح داستان های جدیدی که کارگردان ترتیب شان را داده، دمای فیلم و گرمای آن را حفظ می کند: اغتشاشات سال 88، تجاوز رژیم اشغالگر صهیونیستی به لبنان تا خود بیروت و بعد ماجرای زندگی برادران لبنانی، جنگ ایران و عراق، نبرد با قاچاقچی های سیستان و بندرعباس و...، و دوباره برگشتن به ماجرای اغتشاشات ضدوطنی افراد به ظاهر وطنی در سال 88 و بعد شکل گیری داعش و نبرد با آنها و باز برگشتن به نقطه ی پیوند با برادران لبنانی! مهارتی که شهرزاد قصه گوی هزار و یک شب به داشتنش معروف شده است: داستان درون داستان؛ حادثه در دل حادثه؛ معما در دل معما.

ترتیب ورود به داستان های مختلف و البته موالات شان که بی وقفه و معطلی و بدون آب بستن به فیلم انجام می شود، باعث می شود بیننده احساس کند که اگر یک لحظه کانال را بخواهد عوض کند یا پیامکی که برایش رسیده را بخواهد ببیند و فیلم را متوقف نکرده باشد، چیزهایی را از دست خواهد داد که تا زمانی که شب بخواهد سر به بالش بگذارد ذهنش را مشغول میکند.

تعلیق ناشی از داستان در داستان بودن فیلم و حضور دائم سوالِ ابتدای فیلم تا آخر کار، احساس کشفی به مخاطب می دهد که به خودی خودش لذت حل مسئله و احساس موفقیت را برای او خواهد داشت.

ایده ی اصلی فیلم حول "برادر" بودن سوژه ها هم عامل خاصی بود به نظرم که جا دارد متنی اساسی درباره اش گفته شود. تیزبینی صاحب این ایده، جای تحسین های مفصلی دارد حقیقتا.

پوستر فیلم مستند برادران

همه ی اینها در کنار صدای گوینده ی کارکشته ی گفتار متن، که از نظر جنس صدا بسیار مناسب و به جا صدا و لحنش انتخاب شده است، ترکیب دلچسبی را به مخاطب هدیه می کند که می شود اسمش را گذاشت لذت دیدن یک فیلم مستند بلند و غیرخسته کننده و بلکه جذاب و برانگیزاننده!

ترجیح می دهم چیزی از آن چه فیلم می توانست داشته باشد و نداشت، نگویم. چون چیز با اهمیتی به نظرم از قلم انداخته نشده است و حتی تیتراژ پایانی هم خوب کار شده بود. و امیدوارم سازنده ی فیلم از من بگذرد که محاسن کارش را اینقدر گنگ و کم مایه با این زبان کم توان بیان کرده ام و البته باید بگویم مسائل محتوای فیلم، جای بیشتری برای تعریف کردن و تحسین کردن دارد که نسبتاً سربسته ماند در این متن زبان‌بسته‌ام.

در یک کلام، باید بگویم این فیلم حقش است که از طرف بچه حزب اللهی ها به شدت و قوت حمایت شود و در جاهای مختلف بازپخش شود و اگر کسی توانست، پیشانی کارگردان فیلم را ببوسد و به او بگوید منتظریم تا باز هم زبان حزب اللهی ها باشی! زبان خوش بیان و گویای حزب اللهی ها! از این زبان های خوش بیان و گویا خیلی بیشتر لازم داریم.


مهدی نقویان


(*) قصدم علت یابی ضعف فیلم های مستند پرتره نبود، وگرنه حرف های مفصل تری برای نقد وضع موجود مستندهای پرتره داشتم که اینجا اگر می آمد، درازگویی می شد و مخاطب بنده ی خدا چه گناهی کرده که بخواهد این چیزها را ذیل متن حاضر بخواند؟



درباره ی این مستند، این ها را هم بخوانید تا ضعف نوشته ی حاضر کمتر در خاطرتان بماند:
«برادران»؛ شیر سامرا در لانه جاسوسی فتنه‌گران!

مستندی درباره ی برادری؛ یادداشت دوست نکته بینم، احمد احمدی

گفتگو با کارگردان فیلم مستند برادران، مهدی نقویان


خبرگزاری فارس هم چیزی درباره ی این مستند نوشته بود که می خواستم آن را هم این جا پیوند بزنم، اما به دلیل ضعف های متن و البته دفاع ضعیف و بعضاً ضربه زننده ای که به فیلم داشت، ترجیح میدهم تبلیغ آن را نکنم. خواستید بخوانید خودتان زحمتش را بکشید و پی بگیرید. البته همین جا خدمت تان عرض کنم که اگر نخوانیدش، چیزی را از دست نمی دهید به نظرم.

  • ضیاءالدین
مجلس شورای اسلامی به عنوان اصلی ترین نهاد قانون گذار در نظام جمهوری اسلامی مطرح است؛ جایی که نمایندگان منتخب مردم، تلاش میکنند در جهت تدوین قانون و صیانت از آن، حداکثر تلاش خود را در اصلی ترین مسئولیت شان انجام دهند؛
بهتر بگویم: قانون، ناموس مجلس شورای اسلامی است!
چونانکه هرجا انحرافی از قانون صورت پذیرد، در قبال این قانون شکنی، همه نگاه ها به سمت مجلس خواهد بود تا در جایگاه صیانت از قانون، اعلام موضع نماید!


در میان نمایندگان مجلس، برخی اما گویی اعتبار حرف های خود را نه از قانون، که از سلایق شخصی و قبیله ای و جناحی میگیرند؛ و عجیب آنکه خود را نیز سربه راه ترین های نمایندگان مجلس میدانند از باب عمل به وظیفه!
در جریان رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی دولت یازدهم، برخی نکات از دیده ها مغفول ماند و شاید هم بشود گفت در میان اتفاقات بزرگتر و عجیب تر، گم شد!
از جمله این نکات تعجب آور، بدعتی است که توسط آقای علی مطهری در دفاع از برخی وزرای پیشنهادی رخ داد: به یاد داریم در سال 88 وزارت کشور، به دلیل صلاحدید و ملاحظات به حق خود، هر گونه راهپیمایی را تا اطلاع ثانوی غیرقانونی اعلام نمود و نهادهای انتظامی نیز به طور مجزا، نسبت به این مسئله تأکید کردند!
علیرغم این مسئله-که از قضا رسانه ها به طور گسترده آن را منعکس کردند- آقای علی مطهری، در صحن علی مجلس، صراحتاً اعلام می نماید که کسانی که تا قبل از 29خرداد و سخنرانی رهبر معظم انقلاب در کف خیابان به اعتراض پرداختند، حرکت شان غیر قانونی نبوده است!



البته حتی بدون به یاد آوردن آتش سوزی ها و تخریب اموال عمومی و تعرض به املاک دولتی و شخصی که در طی همان چندین روز قبل از 29خرداد، خسارت های بسیار زیادی به جان و مال و امنیت عمومی وارد شد نیز، صرف اعلام صریح نهادهای اجرا مبنی بر بدون مجوز بودن راهپیمایی ها، کافی بود تا هر انسان بالغ و عاقلی، تشخیص دهد که آیا راهپیمایی های به اصطلاح آرام- که البته باید آتش سوزی و تخریب را هم از مصادیق آرامش به حساب آورد- قانونی بوده یا خیر!


سوالی که آقای مطهری به عنوان عضو مجلس قانون گذاری نظام مقدس جمهوری اسلامی باید به آن پاسخ دهد این است که:
جناب آقای مطهری! مجوز قانونی ت برای راهپیمایی های قبل از 29 خرداد را از چه نهاد قانونی گرفته ای؟ و اگر هیچ مجوزی وجود ندارد- که اینچنین است- به چه حقی صراحتاً بدعت قانونی شکنی را عمل به قانون می دانید؟ آیا صرفاً برای خوشایند برخی افراد معلوم الحال این مسئله را مطرح می کنید؟ آیا سوگندی که به عنوان نماینده مجلس ادا کرده ای به تو این حق را می دهد که این گونه به نام قانون، بر پیکر قانون پا گذاری؟

اشاره: هر چند آقای نجفی نتوانست به عنوان وزیر از مجلس رأی اعتماد بگیرد، اما اکنون در جایگاه معاونت رئیس جمهور شخصی قرار دارد که او نیز همچون این نماینده مجلس، مرتکب همین بدعت علیه قانون شده است! (نجفی: من نمی‌گویم کسانی که در این راهپیمایی‌ها شرکت کردند خلاف قانون عمل کردند! من هم معتقدم مانند آقای مطهری، کسانی که قبل از 29 خرداد در راهپیمایی شرکت کردند اشکالی ندارد )
برادرانه و خیرخواهانه از رئیس جمهور منتخب مان انتظار داریم افرادی را که به هر شکل نسبت به قانون، ملاحظه و احترامی قائل نیستند از اطرافیان خود کنار بگذارد تا صلاحیت هیئت دولت را خدشه دار نکند!
  • ضیاءالدین