رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

توضیح: روزگار بعضی ها را با خود برد و برخی در انتظار رفتن اند...اما بعضی هم خلاف عادت، ماندند و ماندند و ماندند...همانها که مردند،قبل از مردن...و در زمان حیات مادی، رستاخیز خود را خود رقم زدند و رمز ماندن شان همین بود...پس از رستاخیز، حیات، جاودانه میشود... {ضیاءالدین.ح}

پیام های کوتاه

تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بوشهر» ثبت شده است

حوزه انتخاباتی استان بوشهر، 4نماینده در مجلس شورای اسلامی دارد؛ و همه این 4 نفر، کمابیش موافقت خود را با استانی شدن انتخابات مجلس ابراز کرده اند؛ مثلاً یکی از حضرات نظرش این است که "اگر این مهم تصویب شود نمایندگان به جایی اینکه دنبال کارهای جزیی و کوچک بروند بیشتر دنبال مسائل کلان کشور می‌روند" و دیگری مزایای این طرح را "ارتقاء سطح مجلس" می داند؛ البته نماینده بعدی ضمن وارد دانستن برخی ایرادات جزئی با کلیات آن موافق است و آن را مفید می داند و در نهایت، آخرین نماینده هم نظرش این است که چون در ایران انتخابات به شکل حزبی وجود ندارد، موافق نیست و اگر حزبی شود طرح خوبی خواهد بود.

آنچه ذکر شد، خلاصه ای از نظرات نمایندگان استان بوشهر بود؛ استانی که هنوز بعد از گذشت بیش از 3 دهه از رخداد انقلاب اسلامی، منطقه محروم محسوب می شود؛ محرومیت هایی که اساس آن ها را محرومیت فرهنگی تشکیل داده و بر پایه این محرومیت های فرهنگی، محرومیت های مادی سر بر آورده است؛ همچون مشکلات آب آشامیدنی، راه سازی های نامناسب، بافت فرسوده خانه ها و آسیب پذیری نسبت به زلزله(چنانکه طی چند سال اخیر شاهد فروریختن خانه های استان در اثر لرزش های نسبتاَ متوسط بودیم) ، عدم حضور اساتید برجسته کشور در دانشگاه های استان و در نتیجه قرار گرفتن دانشگاه مادر این استان در رده های آخر دانشگاه های کشور، تمرکز مدیران فرهنگی به مسائل پرت و بی ربط به استان و بی توجهی به مشکلات واقعی آنها، مسئله آلودگی های پتروشیمی مناطق ویژه استخراج مواد نفتی و بی توجهی به بیماری های کارکنان آنان، بی توجهی به ظرفیت های بنادر استان و هرز رفتن منابع خدادادی، بی توجهی مسئولین مرکز استان به روستاها و در نتیجه عدم تعادل در وضعیت مردم شهر و روستا و در نتیجه مهاجرت روستانشین ها به شهر برای دسترسی بهتر به امکاناتی که می بایست در روستا در اختیار آن ها قرار می گرفت و...
اینها تنها بخشی از مشکلات این استان بعد از گذشت بیش از 3 دهه از انقلاب حضرت روح الله است که عمدتاً ناشی از نگاه مرکزگرای مسئولین مختلف استانی طی این سالها بوده است؛ نگاهی که چکیده ی همان نگاه "تهران، همه ایران است" بوده و همان تفکر کشور را به این وضع کشاند؛ تفکری که وقتی شخصی چون محمود احمدی نژاد دم از سفرهای استانی و سر زدن به مناطق محروم کرد، سیل آرا مردم را به طرف خود سرازیر دید و آن چه از پیش بر همه واضح بود، بیش از پیش در چشم ها جلوه نمود که مردم کشور، از مرکز گرایی و بی توجهی به حاشیه نشین ها، خسته شده اند! و شاید به بیان بهتر، از این که جایی به نام مرکز کشور، "اصل" محسوب شود و الباقی را "حاشیه" بخوانند، خسته شده اند؛ از این که تهران نشین ها( و به طور دقیق تر، شمال تهران نشینها) شهروند درجه یک باشند و الباقی، خوشه چین های این جماعت مرفه محسوب شوند خسته شده اند و این گونه بود که به محض شنیدن شعارهایی از این دست، همه به او روی آوردند!
برای نگارنده این سوال پیش آمده که چرا هنوز نماینده های این استان در مجلس شورای اسلامی، این نکته بسیار واضح را هنوز درک نکرده اند و با همان تفکرات ناسازگار با اهداف انقلاب اسلامی به راهشان ادامه می دهند؛ مگر نه این است که امام روح الله مستضعفین و پابرهنگان را صاحبان اصلی این انقلاب نامید؟ مگر نه این است که صاحبان اصلی انقلاب، یعنی آنان که نظرشان برای انقلاب اصل است و الباقی فرع؟
پس چگونه است که نه تنها پیگیری مشکلات این جماعت، دغدغه ی اصلی ما نیست، بلکه روز به روز در جهت به حاشیه راندن این گروه نیز قدم بر می داریم؟
البته از این 4 نماینده استان، همه این رویه را در سایر امور پیش نگرفته اند و اخبار حاکی از پیگیری های برخی از این بزرگواران در زمینه ی مشکلات و محرومیت های استان کمابیش به گوش می رسد؛ اما در مورد این قانون و مسئله ی استانی شدن انتخابات، چند مسئله مطرح است:
- یکی از ملزومات استانی شدن انتخابات، تبلیغات گسترده و استانی برای نامزدهاست؛ با این مقدمه سوالی که مطرح می شود این است که به جز نامزدهای متمول و احیاناً وابسته به گروه ها و احزاب و کانون های قدرت و ثروت، چه کسانی توان تبلیغات گسترده ی استانی را خواهند داشت؟ و اگر چنین است که نگارنده می پندارد، کدام نامزد انتخاباتی که وابسته به کانون های قدرت و ثروت و احزاب و گروه های سیاسی است، درد محرومین و مستضعفین را اولویت خود می داند؟ آیا طنزی درد آور تر از این هم وجود دارد؟
- همان طور که یکی از نمایندگان استان ابراز نمود، لازمه این نوع انتخابات، حزبی شدن است(و البته این موضوع در متن اصلی طرح استانی شدن هم در عین ناباوری به عنوان امتیازات این طرح ذکر شده است!!!) ؛ کیست که نداند حزبی شدن در این کشور، معنایی جز سیاست زده شدن مسائل کشور نخواهد داشت؟ و تصور کنید استانی با این همه محرومیت، با این وضع می بایست محرومیت دیگری را هم به خود ببیند: محرومیت سیاسی! مسئله ای که مانع از رشد فکری مردم استان به سطحی بیش از احزاب می شود و در نتیجه محرومیت های فکری استان را شدت خواهد داد.

ادامه دارد... ان شاءالله
  • ضیاءالدین