رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

رستاخیز

رمز ماندن همین بود...

توضیح: روزگار بعضی ها را با خود برد و برخی در انتظار رفتن اند...اما بعضی هم خلاف عادت، ماندند و ماندند و ماندند...همانها که مردند،قبل از مردن...و در زمان حیات مادی، رستاخیز خود را خود رقم زدند و رمز ماندن شان همین بود...پس از رستاخیز، حیات، جاودانه میشود... {ضیاءالدین.ح}

پیام های کوتاه

تولید ملی حمایت از کار و سرمایه ایرانی

۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

مورد داشتیم وقتی بازیگر زن ایرانی رو توی جشنواره کن دیده، رفته و روبوسی کرده باهاش و حالا کار هم نداریم که اون بازیگر زن هم با آغوش باز از این تجلیل استقبال کرده، بعد وقتی توی ایران اسلامی، از این آغوش باز خانم بازیگر انتقاد کردن و بهش معترض شدند، این مورد مذکور ما هم اومده و در حمایت از خانم بازیگر، گفته "قصد او تجلیل از سینمای ایران بوده‌است."
اداره ی کل "مورد داشتیم" از سایر بانوان هم فکر خانم حاتمی دعوت به عمل می آورد تا جهت تجلیل هر چه باشکوه تر و در خور تر سینمای ایران توسط آقای "مورد" مذکور به حضور ایشان شرفیاب گردند!


پ.ن: چندی پیش روبوسی لیلا حاتمی در جشنواره کن با ژاکوب موجب انتقاد و واکنش گروهی از اهالی سیاست و سینماگران شد.ژیل ژاکوب نیز در جواب این انتقادات مدعی شد که قصد او "تجلیل از سینمای ایران بوده‌است."

  • ضیاءالدین
گفت علی مطهری بین دانشجوها گفته "حصر موسوی و کروبی دیگه منطقی نیست؛ انتظار توبه کردن شان هم منطقی نیست؛ طرفین بیایند و کدورت ها را فراموش کنند"؛ و وقتی دانشجوها اعتراض کرده اند، در جواب گفته "زهر مار"!(1)
گفتم مورد داشتیم اونقدر عزمش جزم بوده که با وجود این که باباش جزء 10نفر اول ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی بوده و سوابق درخشانی در زمینه ی علم و فرهنگ و دین داره که هیچ کسی نمی تونه انکار کنه، ولی باز هم پسره تونسته اونقدر قوی کار کنه توی رفتارهای منطقیش که دیگه برای خیلی ها واقعاً سخت شده که بخوان در جواب کارهای این پسره طوری فحش بدند که به پدرش نخوان چیزی بگن!

 

پ.ن1:علی مطهری در سالن همایش‌های دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) قزوین(15اردبیهشت93)
  • ضیاءالدین
مورد داشتیم گفته "باید فضای آرام بحث و انتقادپذیری در دانشگاه ها وجود داشته باشد و اگر اشکالی مطرح شد، باید به آن پاسخ بدهیم؛ نه این که منتقد را به کمیته انضباطی ببریم"(پ.ن.1)؛ بعد وقتی یک نفر از اهالی دانشگاه یک خورده از یکی از کارهای همین آقای "مورد" انتقاد کرده، ایشون-یعنی همین آقای "مورد"- به جای این که خودش به حرف خودش پایبند باشه و به جمله ی "باید به آن پاسخ بدهیم" عمل کنه و پاسخ بده به انتقاد، لطف کرده و به منتقد گفته "بی سواد".
بعد از این ماجرا، یک "مورد داشتیم" دیگری به وجود اومده که برای این "مورد جدید" سوال پیش اومده که قسم حضرت عباس جناب آقای "مورد"اول رو باید باور کنه یا دم خروسی که از اونجای همون آقای "مورد" اول زده بیرون!


پ.ن.1:  سخنرانوسط چینی آقای حسن روحانی در همایش تقدیر از اساتید نمونه در سالن شهید بهشتی نهاد ریاست جمهوری
  • ضیاءالدین
گوگل را باز میکنی، می نویسی "ابوطالبی"؛ انگشت مبارک را بر اینتر فشار می دهی و بعد از دقایقی(!!!) که اینترنت پرسرعتی که داری می تواند نتایج جست و جو را بالأخره نشان دهد، اخبار و تیترهای جالبی را می بینی؛

هر کس و ناکسی نسبت به ماجرای ویزای ابوطالبی عکس العمل نشان داده جز دولت فخیمه که مشخص نیست تکلیفش با خودش چیست؟ حتی در یکی از خبرها آمده که روسیه هم نسبت به این مسئله موضع گیری اعتراضی دارد؛ برخی از سیاستمداران و دست اندرکاران داخلی هم بارها این مسئله را متذکر شده اند اما انگار دولت محترمه(لفظ دولت مونث است دیگر) فعلاً قصد ندارد کار خاصی کند و شاید هم بگذارد کمی آب ها از آسیاب بیافتد و بعد شخص دیگری را در حرکتی "اعتمادساز" و "تنش زدا" و "اقدامی سخت" معرفی کند تا صلح جهانی و امنیت بین المللی کشور عزیزمان مورد کوچک ترین تهدیدی واقع نشود( و البته گفتن ندارد که باید شما این جمله را این طور بخوانید که : " و به تریج قبای دولت فخیمه تر ایالات متحده برنخورد که ما هنوز هم سفارتش را لانه جاسوسی و محکوم به اشغال می دانیم)
انگار سریال هدفمند فعالیت های منتقدبرجای نشاننده ی دولت یازدهم کماکان با قوت باید ادامه داشته باشد؛

نمی دانم چرا ولی با این مقدمه که ما آقای روحانی را دوست داریم و عاشق جناب ظریف هستیم، به یاد این بیت افتادم که :
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
آنچه آغاز ندارد "نپذیرد انجام..."

  • ضیاءالدین

به نام مادر

۱۷
ارديبهشت
فدای آن دستانی که وقتی حواست نیست، وقتی حتی تو کنارش نیستی، به یاد توست و با تمام سختی هایی که خودش دارد، سعی می کند لباس هایت وقتی از سفر برمیگردی پاکیزه و آراسته باشد؛ بدون که حواست باشد، زندگی ات را سامان می دهد؛ بدون این که بدانی چرخ زندگی ات بدون او نمی چرخد؛ از زمانی که هیچ نمی دانستی و درک تو به قدر ناچیزی بود کارهایت را سامان داده تا همین امروز که مثلاً دو دهه از عمرت گذشته و او 20 سال پیرتر شده؛ حالا موهایش سفید شده و دستانش بی رمق؛ دلش اما هنوز به خاطر تو می تپد و لحظه ای از دلواپسی تو آرام ندارد و دعایش همیشه همراه توست و ضمانتی است تا خدا بر تو آسان بگیرد...
فدای آن دلی که وقتی تو را گرفتار و ناآرام حس کند، قرار ندارد و تا آرام بودنت را نبیند، او هم آرام نمی گیرد؛ خوابش آشفته است تا آن گاه که تو قرار نداشته باشی؛ دنیا برایش سخت است وقتی که تو ذره ای برایت سختی پیش بیاید...
فدای کسی که بهشت را خدا زیر پایش قرار داده...
فدای نامی که زیباترین نام های این عالم است...
فدای عشقی که هرگز نفرت نمی شود...

مادر...

  • ضیاءالدین
.هنوز هم آزارم می دهد بلاهت برخی مقدس های دانشگاه در فهم و تشخیص مسائل اصلی و فرعی.

تحمل اینها 1000 بار سخت تر از تحمل چیزی مثل گرسنگیست!
  • ضیاءالدین

صراط

۰۲
ارديبهشت

"جز خط مستقیم توحید، هر چه هست منکرات است؛ اینها باید از بین برود... هر چه منکر است باید از بین برود!"

حضرت روح الله (قدس سره)

imam-khomeini

  • ضیاءالدین